سر بر بالش، با لبخند

دیوید لترمن، صاحب یکی از پرعمرترین برنامه‌های تلویزیونی آمریکا، هفته‌ی پیش پس از ۳۳ سال خداحافظی کرد.

این خبر را خیلی‌ها حتما هفته‌ی پیش شنیده‌اند، اما شاید کمتر کسی بداند اهمیت برنامه‌ی لترمن و اصولا «شو»های آخر شبی در آمریکا چیست.

در آمریکا، کار مهمترین بخش زندگی اغلب آدم ها است و از یک جامعه‌ی سرمایه‌سالار که بازار آزاد در آن عملا جای خدا را گرفته است هم انتظاری جز این نیست. اصلا بسیاری از نظریه‌پردازان، و در صدر آنان ماکس وبر، مسیحیت پروتستان را عامل اصلی ظهور سرمایه‌سالاری مدرن می‌دانند. در نتیجه بی‌راه نیست که بگوییم کار برای آمریکایی‌ها یک جور عبادت است به درگاه بازار آزاد.

حالا در نظامی که اکثریت مردمش باید صبح زود سرحال و غبراق از خواب بیدار شوند تا بیشترین بازدهی و کارایی را داشته باشند، خواب آرام شبانه اهمیت کلیدی دارد. برای فراهم کردن خواب خوب شبانه هم هیچ چیز بهتر از یک برنامه‌ی تلویزیونی سبک و نشاط‌آور نیست که آدم‌ها را با حال خوش و لبخند به رختخواب بفرستد.

اینجاست که تاک‌شوهای آخر شبی جای خود را باز می‌کنند. از دهه‌ی ۶۰ این نوع برنامه‌ها در سه شبکه‌ی اصلی آمریکا (یعنی NBC، CBS، و ABC) پس از موفقیت جانی کارسون در ان.بی.سی جا افتادند و از آن زمان در رقابت شدیدی بر سر میزان بیننده افتاده‌اند.

قابل این نوع برنامه‌ها دیگر پس از چند دهه جا افتاده و مردم به آن عادت کرده‌اند. اول یک بخش کوتاه مونولوگ دارد که مجری در آن بطور ایستاده و با ارجاع به اتفاقات و خبرهای روز چند شوخی می‌کند. بعد می‌نشیند و یک بخش کمدی متنوع در موضوعات سبک اجرا می‌کند. سپس معمولا یک گفتگو با یک بازیگر، کارگردان، نویسنده، سیاستمدار یا خلاصه شخصیت مشهور در استودیو هست که در واقع برای فیلم یا آلبوم موسیقی یا سریالی تازه تبلیغ می‌کند. محصولی که شبکه یا شرکت مادرش در ساخته شدن آن نقش دارد. آخر سر هم معمولا یک گروه موسیقی که پس از انتشار یک اثر تازه در حال گشت و اجرا در شهرهای گوناگون است یک قطعه در استودیو اجرا می‌کند.

سنت برنامه‌ها این است که بعد از ظهر هر روز با حضور جمعی بیننده‌ی بلیط‌خریده در استودیو ضبط می‌شود تا صدای خنده‌ها یا واکنش‌هایشان به برنامه روح بدهد. همچنین یک گروه موسیقی دایمی هم در گوشه‌ی استودیو می‌نشیند که میان برنامه‌ها چیزی می‌نوازد یا گهگاه مورد مخاطب مجری قرار می‌گیرد. کل برنامه هم پس از تدوینی مختصر ساعت ۱۱ تا دو نصفه شب پخش می‌شود.

تاک‌شوهای آخرشبانه در عین حال که کم‌خرج و پربیننده‌اند، پول زیادی هم از آگهی‌هایی که می‌گیرند برای شبکه‌هایشان درمی‌آوردند. برای مثال برنامه‌ی جی لنو را، که تا چند سال پیش از خداحافظی‌اش مهمترین رقیب دیوید لترمن بود، حدود ۵ میلیون نفر هر شب می‌دیدند حدود ۱۰۰ میلیون دلار در سال برای شبکه‌ی ان.بی.سی درآمد می‌ساخت.

اما شاید مهمترین جنبه‌ی این برنامه‌ها آن است که مخاطبان زیر ۴۹ سال بزرگی دارند که از دید صاحبان تجارت بسیار با ارزشند. چرا که مهمترین مصرف‌کننده‌ی کالاها هستند. در عین حال مخاطبان جوان این برنامه‌ها ارزش زیادی برای سیاستمداران نیز هستند. چرا که پٰژوهشها نشان می‌دهد دست یافتن به این رده‌ی سنی در آمریکا برای سیاستمداران سخت است و اثری که اطلاعات سیاسی موجود در این برنامه‌ها روی آنان می‌گذارند، اثری بادوام است.

البته از حدود سال ۲۰۰۹ و با اوج گرفتن مصرف رسانه‌های اجتماعی، شبکه‌های تلویزیونی در بسیاری نقاط دنیا رو به افول بوده‌اند، اما در یک سال اخیر نشانه‌هایی از رشد آرام دوباره‌ی تلویزیون‌ها به چشم می‌خورد. و این خبر خوبی برای برنامه‌های آخرشبانه است که در پنج، شش سال اخیر حدود نصف بینندگانش را از دست داده اند.

حالا در ایران هم موفقیت «خندوانه» نشان می‌دهد تاک شوهای آخر شبانه در فرهنگ ایران هم می‌تواند جایگاه مهمی پیدا کند، حتی بیشتر از آمریکا. به شرط اینکه به شبکه‌های یک تا سه بیایند و مثل برنامه‌های مشابه قبلی در این شبکه‌ها جدی و عصاقورت‌داده نباشند.

یک دیدگاه در “سر بر بالش، با لبخند”

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.