خبرنگار یک سایت وابسته به وزارت خارجه آمریکا (آرش عزیزی) می خواهد گزارشی در دفاع از مسیح علینژاد بخاطر یک توییت از من منتشر کند. جدا ازینکه نشان میدهد چقدر هوای همکار حقوقبگیرشان را از دولت ترامپ را دارند، خندهدار است که چنین اهمیتی برای کسی با تنها چندهزار مخاطب در تویتر در مقابل مخاطب چند میلیونی خانم علینژاد در تلویزیونهای دولتهای گوناگون قایلند.بهرحال این متن جواب من است به سوالهایشان.
ایران وایر: فکر نمیکنید توئیتی که راجع به رومینا کردید توهینآمیز بود، در شرایطی که همدلی گستردهای نسبت به این دختر وجود داشت؟
حسین درخشان: پس از قتل وحشیانه و جگرسوز خانم رومینا اشرفی بدست پدرشان، من دو توییت کوتاه دربارهی اثرات عمیق و طولانیای که خشونتهای خانگی روی کودکان میگذارد نوشتم و طبعا قصد توهین به کسی را نداشتم. در آن بهطور گذرا از خانم مسیح علینژاد مثال آوردم که همه داستان غمانگیز زندگی ایشان را میدانند و شرح دردناک رفتار خشن پدر متعصبشان را از زبان خود ایشان، مثلا در رادیوی NPR، با جزییاتی دلخراش (مانند اجبار به پوشیدن روسری از خردسالی حتا در رختخواب، آب دهان پرت کردن پدر به ایشان بخاطر نپوشیدن چادر در خیابان، مایه شرمساری دانستن و طرد کامل ایشان از حدود ده سال پیش و …) شنیدهاند.
نیز اشاره کردم که این تجربههای هولناک منجر به نفرت عمیق ایشان از دین و مذهب پدرشان شده، تا جایی که متاسفانه ایشان را به همکاری با دولت فاشیست، زنستیز، و نژادپرست ترامپ سوق داده و قهرمان محافل اسلامستیز مانند برایتبارت و فاکس نیوز و دیلی میل کرده است. این نقدی است که جز من، بسیاری از مخالفان جدی ساختارهای قانونی زنستیزانهی ایران، از جمله حجاب اجباری، بر گفتار و رفتار ایشان در یکی دو سال اخیر داریم، بویژه پس از ملاقات و درخواست کمک ایشان از پومپیو، وزیر خارجهی اسلامستیز ترامپ. چرا که در آمیختن با پروژهی سیاسی ترامپ برای تغییر رژیم در ایران، به اصل فعالیت ایشان که مرتبط با بعضی حقوق اولیهی زنان بود لطمهی جدی زده است.
ایرانوایر: به کسانی که این توئیت را ترویج نفرت و خشونت میدانند چه میگویید؟
حسین درخشان: نظرها یکدست نبوده است. عدهای آزرده شدند، ولی عدهی قابل توجهی هم (نزدیک به هفتصد نفر) نیز آن را پسندیدهاند. چون بخش اول توییت با کلمهی «متاسفانه» آغاز شده، عدهای در آن شرایط بهت و حیرت ازین خبر، تفسیری وارونه از آن جمله کردهبودند. درصورتیکه «متاسفانه» برمیگردد به اثرات عمیقی که این نوع خشونت بر قربانیان آن میگذارد. من در تمام سالهای فعالیتم علیه ساختارهای زنستیزانهی جمهوری اسلامی نوشتهام و حتا بخشی از حکم زندانم بخاطر نوشتههایم در مخالفت با قوانین زنستیزانه مانند اجبار حجاب و اجازهی همسر برای سفر بود. در همین توییتر هم هرجا نفرتپراکنی علیه زنان یا دگرباشان یا نژادپرستی دیدهام برخورد کرده و دیگران را نیز در حد توان کوچک خودم به اقدام دعوت کردهام.
گروهی دیگر از مخاطبان ناراحت شده بودند که چرا همهی قربانیان تعصب و خشونت خانگی را یکپارچه کردهام و تلویحا تلاشهایشان را برای عبور از تبعات آن نادیده گرفتهام. البته این اشکال را در توییت دوم به این شکل توضیح داده بودم: «قاعدتا منظورم همه نیست. ولی میخوام بگم که آدمهایی مثل اون هم زیادن که کینه از خانوادهی متعصب و خشنشون تا آخر عمر اسیرشون میکنه.»، اما بخاطر ویژگی فنی توییتر که فقط بخش اول یک رشته توییت را موقع نقل قول نشان میدهد، این توضیح را ندیده بودند. بخاطر این سوءتفاهم از آنان عذر میخواهم. البته تعدادی نیز ازین گروه از تشبیه شدن به خانم علینژاد آزرده شده بودند که به نظرم بیتوجهی به ظلمی است که به ایشان رفته است.

گروه سومی هم هستند از حامیان تحریم و براندازی که از نقد من به همکاری خانم علینژاد با دولت ترامپ و حمایتشان از تحریمهای یکجانبه علیه کل مردم ایران –و نه تنها علیه رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی– ناراحتند و هر جا کسی نقدی به آنان میکند بطور انبوه به او هجوم برده و بدترین فحاشیها و تهدیدها را نثار گوینده و خانوادهاش میکنند. متاسفانه بعضی برخوردهای آزارگرانهی خود خانم علینژاد با منتقدانشان در تریبونهای میلیونیای که در اینستاگرام و تلویزیون دولت آمریکا دارند نیز گهگاه این افراد را تشویق میکند که مخالفان فکری خود را در شبکههای اجتماعی سنگسار و خفه کنند. نمونهی اخیر این رفتار را در میان حامیان آقای تتلو دیدیم. این رفتارهای آزارگرانه یکی از معضلات بزرگ در شبکههای اجتماعی شده و تحقیقات زیادی دربارهی آثار مخرب روانی و حتا فیزیکی آن بر افراد و راههای کنترل آن انجام گرفته، مانند محدودیتهایی که توییتر برای مبارزه با نفرتپراکنانی چون دونالد ترامپ به تازگی اعمال کرده است.